زینبزینب، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

بهونه زندگی

وقتی تو اومدی...

دخترم از ساعت های اول بدنیا اومدنت شروع می کنم... ساعت هایی که اصلا انتظار اومدنت رو نداشتم و در مدت 2 ساعت تو رو توی بغلم گذاشتن   این شکلی بودی عزیـــــــــــــــــــــزم   ...
18 شهريور 1391

برای مقدمه

سلام دختر قشنگم الان که دارم برات می نویسم از عمر زیبای تو 5 ماه و 14 روز میگذره.البته زودتر از اینها میخواستم برات بنویسم...اما با وجود تو من زندگی جدیدی رو تجربه می کنم که کمی نیاز به زمان داشتم . اما حالا اومدم با یه عالمه حرف برای کسی که بخاطرش زندگی می کنم و بهونه من برای زندگیه... دیوانه وار دوووست دارم دختر قشنگم...! ...
18 شهريور 1391
1